من در هیچ حالتی بر اسیر فاقد خشم اشرافزاده حسد نمیبرم، یا پرندهای که در قفس به دنیا آمد و آن که هرگز از تابستان جنگل خبر نداشت من بر آن بیرحمی که در قلمرو زمان از آزادی سوءاستفاده میکند، رشک نمیورزم. فردی که در قید و بند جرم و جنایت نیست، هشیاریاش هرگز بیدار نمیشود به قلبی که هرگز به صداقت و دوستی تمایلی ندارد و به فرد هراسان و سست عنصری که خود را متبرک میداند، و در گرداب رکود و عدم تحرک غوطهور است حسادت نمیکنم، من در درستی آنچه اتفاق میافتد، تردید ندارم، و در لحظههای سرشار از غم و اندوه آن را حس میکنم. عاشق شدن و از دست دادن بهتر از هرگز عاشق نشدن است.